سیمای مرگ در شعر فارسی (سبک های خراسانی، عراقی، هندی)

thesis
abstract

چکیده مهمترین حادث? زندگیِ هر انسانی، نه تولّد او، بلکه مرگ اوست. مرگ برای انسان همواره موضوع اندیشیدن بوده است. شاید تنها چیزی که انسان از مرگ اندیشی می تواند اظهار کند، عجز و ناتوانی از درک حقیقت آن باشد. با وجود اظهار سرگردانی و ناآشکارگی از مرگ، انسان در اندیشیدن بدان، شناختی از زندگی، خود و هدف زندگی بدست می آورد. تا جایی که می توان گفت؛ خود شناسی، شناخت فلسف? زندگی و هستی شناسی حاصل اندیشیدن به مرگ است. مرگ اندیشی آغاز فلسفه و حقیقت جویی است. این نوشتار به بررسی پدید? مرگ در شعر شاعران کلاسیک می پردازد. مرگ در اشعار این شاعران، تقریباً همان مفهوم و معنایی را دارد که دین بیان داشته است. این مسئله بیشتر برمی گردد به جهان بینی دینی شاعران. البته با وجود جهان بینی مشترکی که شاعران در تمام دوره ها داشته اند، شدّت و میزانِ مرگ اندیشی آنها در دوره های مختلف، متناسب با شرایط و اوضاع اجتماعی، متفاوت بوده است. در سبک خراسانی، به دلیل اوضاع مساعد رفاهی و اقتصادی و آسودگی خاطرِ شاعران، توجّه کمتری به مرگ و یادکرد آن شده است. مفهوم مرگ در این دوره، تقریباً عام و کلّی است. ذهن و فکر شاعر این دوره به دور از مرگ و مرگ اندیشی است. شاعر همان مفاهیمی را بیان می دارد که مردمان عادی بدان آگاهی دارند. اما درسبک عراقی، به دلیل رواج عرفان و درون گرایی و شرایط نامساعد اجتماعی که نتیج? حمل? مغول بود و مردم را بیشتر و بیشتر سرافکنده و ناامید و غمزده کرد، گرایش مردم به مرگ اندیشی، به صورت ناخواسته، گسترش یافت. یاد قیامت و حیات دوباره که نتیج? مرگ اندیشی است، در این دوره نوعی التیام بخش شاعران دلزده از زندگی و تارک دنیا بود. عارفان که بر نکوهش دنیا و رنج های آن تأکید داشتند، برای تسلّی خاطر خود، بیشتر به حشرِ دوباره و امید به سعادت و آسودگی روی آوردند. در اشعار صائب و بیدل نیز که نمایند? سبک هندی هستند، تقریباً همان بیانات شاعران عارف دربار? مرگ مشاهده می شود. اندیشه و جهان بینی عرفانی صائب و بیدل، بیشتر متأثّر از عارفان بزرگی چون سنایی، عطار و مولانا است، در نتیجه اندیشه های آنها راجع به مرگ، در همان جهت و مسیری است که آن عارفان بیان داشته اند.آنها از مرگ برای بیان بی اعتباری دنیا، ناپایداری و زودگذری آن، توصیه به انجام اعمال نیک و رفتارهای پسندیده، نهی و انذار از کارهای ناشایست و دعوت به اغتنام فرصت بهره گرفته اند. کلید واژه ها: مرگ، دنیا، جاودانگی، عرفان و شعر فارسی

First 15 pages

Signup for downloading 15 first pages

Already have an account?login

similar resources

بررسی بازتاب و تحوّل مرگ و مرگ ستایی در شعر شعرای مهم سبک خراسانی و عراقی

چکیده: مرگ یکی از دغدغه های اصلی و از بغرنج ترین معماهای روحی و ذهنی انسان است. سخت و دشوار است که قبول کنیم روزی خواهد آمد که به اجبار باید دل از آنچه که بدان تعلق یافته ایم بکنیم و رخت سفر به سمت جای ناشناخت? دیگر ببندیم. اگر نگاهی به آثار ادبی و فلسفی و هنری صاحبان ذوق و خرد در هم? فرهنگ ها و زبان ها بیندازیم، مرگ را از مسائل اصلی همه این آثار می یابیم چرا که حیرت و بیم هم? آدمیان از مسئله ...

کارکردهای داستان حضرت موسی(ع) در شعر سبک خراسانی و عراقی

  حضور حجم گستردۀ توأم با ظرفیت‏های فکری و بلاغی داستان‏های پیامبران در قرآن کریم، مایۀ پذیرش نقش‏های گوناگون از سوی این قصص قرآنی در عرصة شعر فارسی شده‏است. در این‏ میان، گستردگی رخدادهای دورة حیات و تنوّع ابعاد شخصیتی حضرت موسی کلیم‏الله(ع) در قرآن، به‏ویژه تقابل او با نیروهای مخالف در چندین جبهۀ اعتقادی، سیاسی و اقتصادی، سبب شده‌است سرایندگان فارسی‌زبا...

full text

نگاهی به چگونگی پیدایش «سبک هندی» در شعر منظوم فارسی

در چند سالل گذشته، در برخی از نوشته هایم (‌ 9 و 10) به این نکته اشاره کردم که طبقه بندی سبک های شعر و نظم فارسی برحسب مناطق جغرافیایی و طرح سبک هایی نظیر ترکستانی، خراسانی، عراقی و نیز هندی تا چه اندازه نارساست و از این طریق نمی توان به توجیهی برای چگونگی تحول و پیدایش سیک های ادبی دست یافت. شاید در این میان، یکی از عمده ترین مشکلات سبک شناسان، دستیابی به دلیل یا دلایل توجیهی برای پیدایش سبکی ب...

full text

شرح احوال و سبک اشعار شاپور تهرانی

خواجه شرف الدین شاپور (ارجاسب) تهرانی رازی، تخلص به "فریبی، شاپور، شاهپور" ازگویندگان شیعی مذهب نیمه دوم قرن دهم ونیمهء اول قرن یازدهم است. او ازگویندگان اولیه سبک هندی است که غالب ویژگی های این سبک در شعر او به چشم می خورد. درکنار سبک هندی، سبک خراسانی، عراقی و مکتب وقوع نیز بر شعر او تاثیر گذارده است. بنابراین سبک او تلفیقی از سبک های رایج زبان فارسی است و مرحلهء گذر شعر فارسی از سبک عراقی به...

full text

فراهنجاری در شعر سبک هندی

سبک به‌طور‌کلی به معنی نحوۀ بیان است. به عقیدۀ فرمالیست‌ها، وقتی اثر‌آفرین به‌دنبال ادبی‌کردن متن باشد، باید از یکسری قواعد و هنجارهایی که در زبان معیار و غیر ادبی وجود دارد، فراتر رود و با آشنایی‌زدایی و بیگانه‌سازی به اثر خود جلوۀ هنری ببخشد. آشنایی‌زدایی از دو طریق فراهنجاری و قاعده‌افزایی صورت می‌گیرد. «جفری لیچ» برای اولین بار فراهنجاری را به هشت بخش تقسیم کرد که شامل فراهنجاری واژگانی، آو...

full text

سیمای خرد در سبک خراسانی (رودکی،فردوسی،ناصرخسرو،خیام)

خردگرایی یا Rationalism یا اصالت عقل ایده واندیشه ای است که بر پایه ی استدلال وتجربه مبتنی است . خواه استدلال قیاسی وخواه استدلال استقرایی باشد . عنصر خرد عنصری است که وجه تمایز آدمی از سایر جانداران زمین است وعلم که زائیده ی همین عنصر است ، سبب برتری آدمی شده است. در این نوشتار هدف بررسی جایگاه این عنصر در شعر عده ای از شاعران سبک خراسانی است . خرد گرایی در برابر طبیعت گرایی در ادبیات جایگاه و...

full text

My Resources

Save resource for easier access later

Save to my library Already added to my library

{@ msg_add @}


document type: thesis

دانشگاه تربیت معلم - تبریز - دانشکده ادبیات و علوم انسانی

Hosted on Doprax cloud platform doprax.com

copyright © 2015-2023